معنی جامه خواب در فرهنگ فارسی عمید

لباس راحتی که هنگام خواب بر تن کنند، لباس خواب، آنچه هنگام خوابیدن در زیر و روی خود بیندازند از تشک و لحاف و بالش، بستر، رختخواب

معنی جامه خواب در فرهنگ جامع تعبیر خواب

جامه خواب دیدن، به تاویل زن است. اگر بیند جامه خواب سفید و پاکیزه است، دلیل که عیالش دیندار است و مستور. اگر بیند جامه خواب سیاه بود، دلیل که از عیالش اندوه و رنج به او رسد و بعضی از معبران گویند: جامه سیاه در خواب، پادشاه را نیکو و رعیت را بد است. اگر جامه خواب را کبود بیند، دلیل که او را به سبب عیال غم و اندوه و مصیبت رسد. اگر بیند که جامه خوابش چرکین و دریده است، دلیل که زن او چرکین و پلید و ناسازگار است. اگر بیند جامه خوابش بسوخت، دلیل که عیالش بمیرد. محمد بن سیرین، دیدن جامه خواب بر سه و جه است: اول: زنی نیک، دوم: راحت و آسانی، سوم: رنج و اندوه و مصیبت.

معنی جامه خواب - جستجوی لغت در جدول جو

جامه خواب

فرهنگ فارسی عمید

جامه خواب

فرهنگ فارسی عمید

جامه خواب

فرهنگ جامع تعبیر خواب

جامه کوب

کسی که جامه را در وقت شستن می کوبد، رختشوی، گازر، چوبی ستبر که گازران جامه را هنگام شستن با آن می کوبند، کدنگ، کدینه، کوبین

فرهنگ فارسی عمید

خانه خواب

(نَ / نِ یِ خوا / خا)

اطاق خواب. اطاقی که در آن میخوابند: گفتا عهدی خواهم کردن و اندر خانه خواب خویش بنشست و دهگان و پنجگان را همی درخواندندی و همی کشتند تا مهتران سپری شدند. (مجمل التواریخ والقصص)

لغت نامه دهخدا

نیمه خواب

(مَ / مِخوا / خا)

آنکه به خواب رفته ولی نه کاملاً. (فرهنگ فارسی معین). که بین خواب و بیداری است

لغت نامه دهخدا

نامه خوان

(دِ)

خوانندۀ نامه. آنکه نامه را میخواند، آنکه نامۀ اعمال خواند:
چو فردا نامه خوانان نامه خوانند
مو در کف نامه سر در پیش دیرم.
باباطاهر عریان.
، کتاب خوان. خوانندۀ کتاب

لغت نامه دهخدا

گاه خواب

(هَِ خوا / خا)

خوابگاه. جای خوابیدن. تخت خواب:
تا دو سه ماه دگر مر خلق را خواهم نمود
از پی او گاه خوابی ساخته بر تخت خان.
فرخی

لغت نامه دهخدا

نامه خوان

آنکه نامه خواند، آنکه نامه اعمال کسان راخواند: چو فردا نامه خوانان نامه خوانند برآرم یک جهان فریاد ازین دل. (باباطاهرلغ)، کتاب خوان

فرهنگ لغت هوشیار